سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، بنده مؤمنِ درویشِ آزرمگین و عیالوارخود را دوست دارد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
مدیر وبلاگ
 

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 58
کل بازدید : 161326
کل یادداشتها ها : 86
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

این همه گفتیم تعهد،تخصص،این همه گفتن تخصص،تخصص،آخرش......!!!!!!!

عدم بصیرت!مساله این است!

دیروز برام ی پیام اومد ک میخام اینجا هم بذارمش:

حضرت آقا مدتی قبل فرموده بودن "ما الان در موقعیت بدر و خیبریم."

ب لحاظ تاریخی،بعد از بدر و خیبر مسلمانان ناچار به پذیرش "صلح حدیبیه" شدند.گرچه این صلح تلخ و ناگوار بود،اما زمینه ای شد برای فتح مکه!

پس تلاش کنیم برای فتح مکه!

ته نوشت:

مالک هنوز پشت در خیمه معاویه است،چون جلو و عقب رفتنش نه در دست دولت ها،ک ب اشاره علی زمان است.

تا دیروز تکلیف ما تلاش برای رای آوری اصلح!!؟! بود و از امروز تداوم گفتمان مقاومت در بطن جامعه!



  

انتخابات

میگه:این همه گفتین تعهد،تعهد!!بس نیس؟؟؟؟؟

دیگه وقتش نشده یه کم به   تخصص هم توجه کنین؟؟؟؟

الان دیگه موقع سازندگی و آباد کردن کشوره.

باید بیشتر به تخصص نگاه کنیم تا تعهد.

مسولای کشور باید متخصص باشن.

میگم: می دونی منظور از تعهد چیه؟

تهعد انقلابی!

تعهد به آرمانهای انقلاب!

تعهد به اهداف جهانی این آرمان ها!

تعهد به آرمان عدالت گستری!

تعهد به افق مدیریتی جهانیش!

این تعهد،تاثیر تخصص رو هم بالا می بره!

تعهد انقلابی،متخصص رو مجبور می کنه که کارشو بهتر انجام بده،دنبال بالاترین

سطوح تخصص باشه و اونها رو با هر سختی ای که هست،به دست بیاره.

این تعهد،فرد رو مجبور می کنه که با انگیزه درونی و دینی،تخصصش رو بیشتر کنه.

آیا این تعهد،تخصص آفرین نیست؟؟؟

آیا پیشرفتمون در زمینه هسته ای،همین برتری تعهد بر تخصص رو نشون نمیده؟؟؟

 

آیا چیزی بجز این تعهد می تونه جلوی انحراف متخصص از کج روی ها و وسوسه های

پست های اجرایی رو بگیره؟

........................................................................

و اما چند سوال:

سوال اول:

جایگاه فرهنگ و ارزش در برنامه ریزی تکنوکراتها کجاست؟

چرا وقتی ازشون درباره فرهنگ پرسیده میشه،یا سکوت می کنن و می پیچونن،

یا با یه ژست روشن فکرانه جواب میدن ک:

"فرهنگ برنامه دار نیست!!"

"دولت قصد دخالت در فرهنگ مردم رو نداره!!"

"دخالت در فرهنگ،منافی آزادی فردیه!"

و این در صورتیه که همه ما می دونیم:

"لازمه اجرا شدن هر برنامه اقتصادی و سیاسی،آمادگی فرهنگیه!"

اما در عمل،همین تکنوکرات هایی که دم از توسعه فرهنگ و آزادی می زنن،

مجبورن فرهنگ مردم رو مدیریت کنن!

مثلن:

اگه تاسیس فروشگاه های بزرگ و مراکز تفریحی رو از مظاهر توسعه بدونیم،بعد از تاسیس اینها،

چرخیدن چرخ های اقتصادیشون،به ترویج فرهنگ مصرف گرایی و لذن جویی افراطی بستگی داره.

و این همون مدیریت پنهان فرهنگی تکنوکراتها نیست؟؟!

سوال دوم:

توی 2 پست قبل،یه مطلبی در مورد سازش تکنوکراتها آورده بودم:

تکنوکراتها امید دشمن برای اثر بخشی ب تحریم ها هستند .

ینی اگه تکنوکرات ها بیان سر کار،باید منتظر آسیب دیدن از تحریم های دشمن باشیم.

کارآمدی این خط فکری به توسعه و مظاهر توسعه گره خورده.پس اگه یه مشکلی تو این مسیر پیش بیاد،

برای اینکه مقبولیتشون رو از دست ندن،باید روند توسعه دوباره جریان پیدا کنه،

و مشکل رو حل کنن.

سوال اینجاست:

آیا شرایط فعلی کشور و تحریم های اقتصادی،

تکنوکرات ها رو برای رسیدن به اهدافشون،با مشکل رو به رو نمی کنه؟

آیا بعد از یه مدتی به بهانه توسعه کشور و رفاه حال مردم،

بر طبل مذاکره و سازش با کشورهای سلطه گر نمی کوبن؟؟؟؟؟!!!


  

انتخابات

یکی از دوستان می گفت چرا گیر دادین به تکنوکرانا؟!

گفتم ببین،تکنوکرات ها تو دوتا موقعیت نفوذشون بیشتر میشه.

یکی وقتی که یه دولتی مواضع ارزشی داره و شعاراش حول ارزش هاست،ولی دوره فعالیتش با مشکلات

معیشتی همراه میشه(حالا یا از سر بی تدبیری دولت،یا عوامل خارجی)،یا وقتی که بنا به مصالح دینی و

انقلابی،اقتصاد و معیشت در اولویت کارهای نظام قرار میگیره.

و الان هر دوی این موقعیت ها وجود داره!پس فرصتی هست برای تکنو کرات ها ک در عرصه مدیرتی کشور

حضور پیدا کنن.

پس لازم و ضروریه ک این تفکر رو بهتر بشناسیم.ضمن این که حضرت آقا هم در صحبت های نوروزشون

اشاره ای ب تکنوکرات ها کردن و این هم بر لزوم توجه ب این تفکر،تاکیید می کنه.

و اما بعد!

توسعه،یکی از کلید واژه های تکنوکرات هاست.اینها اصالت رو به توسعه و تخصص می دن.

و سوال ما اینجاست ک:

توسعه به چ قیمتی؟حتی به قیمت فدا کردن عدالت اجتماعی؟به قیمت فقیر و محروم شدن هزاران انسان

از حقوق خود؟

جایگاه عدالت در توسعه و پیشرفت،کجاست؟

اولویت با کدومه:پیشرفت؟ یا عدالت؟

حالا ممکنه برای شما هم مثل ما!!سوال ایجاد بشه ک:مگه توسعه و رفاه مادی،از اهداف مورد توجه اسلام

نیست؟!

مگه اسلام با پیشرفت مخالفه؟؟؟؟!!

اسلام با پیشرفت مخالف نیست،اما برای پیشرفت حد و مزر داره!

پیشرفت مشروط به عدالت!

حضرت آقا می فرمایند:

"یک شاخص دیگر برای پیشرفت،عدالت است.

اگر کشوری در علم و فناوری و جلوه های گوناگوون تمدن مادی پیشرفت کند،اما عدالت اجتماعی در آن

نباشد،این به نظر ما،و با منطق اسلام،پیشرفت نیست.

امروزه در بسیاری از کشورها،علم پیشرفت کرده است،صنعت پیشرفت کرده است،شیوه های گوناگون

زندگی پیشرفت کرده است،اما فاصله طبقاتی عمیق تر،و شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛این پیشرفت

نیست.این پیشرفت سطحی و ظاهری و بادکنکی است."(22/7/91 در جمع مردم اسفراین)

 گلابی نوشت:

ادامه دارد،اگر خدا بخواهد.......


  


پلان اول:

چند روزی در گیر خوندن یکی از درسام بودم(البته ب علت وجود چیزی ب نام میان ترم!!وگرنه ما دانشجو های امروزی ک ..... بگذریم!)،و همش ب این فکر می کردم ک این درس چ قدر با موضوعات تکنیکی برخورد می کنه،همه چیز فقط حکم ابزار رو دارن برای رسیدن ب منافع،حتی نیروی انسانی!

و ما ها هم داریم ب نوعی آموزش داده میشیم ک با این تفکر بریم جلو!

ی جورایی دل زده شدم!

پلان دوم:

مدت ها بود شنیده بودم ک حضرت آقا در مورد تکنو کرات ها چیزا هایی فرمودن و این روز ها مصداق هایی هم برای صحبت های ایشون دیده میشه،اما خب حقیقتش نمی دونستم تکنوکراسی ینی چی و تکنوکرات ب کی می گن!!!!

بالاخره رفتم ببینم تکنوکراسی ینی چی!و ب کی میگن تکنوکرات!

تا جایی ک من فهمیدم،تکنوکرات از تکنیک میاد و ب کسایی ک تکنیک گرا هستن،تخصص گرا هستن،می گن "تکنوکرات".

ینی کسایی ک در تصمیم گیری هاشون در وهله اول به "دغدغه های فنی و تکنیکی" اهمیت می دن نه ب "ارزش های انسانی".

ینی اول تخصص،بعد تعهد!

پلان سوم:

حضرت آقا در سخن رانیشون میگن ک تکنوکراتها امید دشمن برای اثر بخشی ب تحریم ها هستند .

ینی اگه تکنوکرات ها بیان سر کار،باید منتظر آسیب دیدن از تحریم های دشمن باشیم.

"بله، تحریمها بی‌اثر نبود؛ می خواهند خوشحالی کنند، بکنند. تحریمها بالاخره اثر گذاشت؛ این هم یک اشکال اساسی در خود ما است. اقتصاد ما دچار این اشکال است که وابسته به نفت است. ما باید اقتصاد خودمان را از نفت جدا کنیم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسیِ خودشان این را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم درِ چاههای نفت را ببندیم. آقایانِ به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر میشود؟! بله، میشود؛ باید دنبال کرد، باید اقدام کرد، باید برنامه‌ریزی کرد. وقتی برنامه اقتصادی یک کشور به یک نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه خاص تمرکز پیدا میکنند. ... چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمی کرد. ... ما ضعفهای خودمان را هم شناختیم. ضعف ما در اقتصاد، که به سختیِ معیشت گروه‌هائی از مردم منتهی شد، عبارت است از وابستگی به نفت (که عرض کردم این یکی از ضعفهای ما است) بی‌اعتنائی به سیاستهای کلان اقتصادی، و سیاستها و تصمیم‌گیری‌های پی‌در‌پیِ روزمرّه".

سوال:احیانن دولت 17-18 سال پیش،دولت بعضی ها نیست؟!

جالبه ک طرفداران همین بعضی ها!!!جریان معروف ب تکنوکرات در ایران هستن!

پلان چهارم:

داشتم برد سیاسی د انشکدمونو می خوندم،رسیدم ب این خبر:

"محمد باقر قالیباف در یکی از همایش های شهرداری تهران که اخیرا در برج میلاد برگزار شده، با تاکید همیشگی خود بر تعابیری مانند "عقلانیت" و "اعتدال"،  "تکنوکرات" بودن خود را پذیرفته و اعلام کرده است: "ممکن است که بگویند قالیباف ، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می شود."

!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

فلاش بک:ینی ما هم تکنوکراتیم؟!!!!!!!!!!

بعد نوشت:

تخصص بهتره یا تهعد؟

جواب این سوالو از شهید چمران می گیریم:

“می گویند تقوا از تخصص لازم تر است. آن را می پذیرم.

اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد بی تقواست.“


  

اینم خلاصه یه قسمت دیگه از صحبت های استادمون:

سید محمد انجوی نژاد

تشریف بیارید!

  

پس از مدت ها،قسمت شد دوباره بشینیم پای درس استاد(خدایش سلامت بدارد!!انشاءالله)

یه خلاصه ای از سخن رانیشون رو می ذارم اینجا:

یه عده (از معتقدان به معاد) می گن 2نیا محل رنجه،هرچی ب خدا بیشتر نزدیک بشی،بیشتر رنج می بری.(یه تعبیری می کنن از "الولاء للولاء")

این یه نوع نگاهه.از نظر شرعی هم اشکالی نداره!این ها به نوعی مساله رنج رو برا خودشون حل کردن.

ولی با یه نگاه الهی اگه ببینیم،خیلی زشته که فکر کنیم خدا ما رو آفریده برا رنج!!!!!!!!

خدا که -نعوذ بالله-خدای آزار دهنده ک نیست!

خدا میگه آوردمتون تو دنیا،که ب "رضا" برسین!

ب جایی برسین که شما از خدا راضی باشین،و خدا هم از شما راضی باشه!

رضایت،یعنی:لذت بردن از قضا!

انسان مومن،باید به جایی برسه که فقیر باشه یا غنی،گرسنه باشه یا سیر.....در هر حالت،لذت ببره!

پس حتمن معنی زندگی در دنیا،صبر کردن نیست!صبر،مرحله ته ایمانه!

قرآن در تعریف حزب الله میگه:رضی الله عنهم،و رضوا عنه!

اولین رنجی که ما رو از رضای الهی باز میداره،رنج حاصل از وابستگی هایی هست ک خودمون برا خودمون ایجاد می کنیم!

دنیا،خر شماست!

تو باید سوارش بشی!

اگه وابسته ب دنیا شی،تو میشی خر دنیا!

وقتی چیزی ب سنگینی دنیا،بر گردن تو سواره،معلومه ک احساس رنج می کنی!

پرانتز:وابستگی به معنای وابستگی عاطفی(دوس داشتن پدر و مادر و...،محبته!)نیست.وابستگی یعنی چیزی که ازش رنج بکشی و نتونی ولش کنی!ول کن بره بابا!!!

دومین چیزی که مانع رسیدن ب رضا میشه،عدم مدیریت رنج و درد هست!

رنج و درد،یه چیز عدمی نیست!مخلوق خداست.باید براش برنامه ریزی داشته باشی.باید مدیریتش کنی!

حضرت علی(علیه السلام):اگه یه لحظه شادی،این لحظه مال توه!خرابش نکن!!!!!!!!!!!!!

نرو تو غصه!

نرو تو خاطرات!

این یعنی مدیریت غم!

وقتی شادی،شاد باش و از خدا شادی بیشتر بخواه.

وقتی رنج تمام شد،تمام شده!

وقتی رنج شروع نشده،شروع نشده!

غصه خوردن برای رنج های نیامده و ماتم گرفتن برای رنج های تمام شده،ابلهیه!!!!!!!!!!

و مردم رنج ابلهی خودشون رو می کشن!!!!!!!

رنج که تمام شد،راجبش فکر نکن!خودتو آزاد کن!رنج رو تمدیدش نکن!

شادی رو تمدید کن!

به خاطرات خوب فکر کن!

مریضی فیلم هندی می بینی؟!

هندو ها تناسخین.معتقدن باید رنج بکشن تا اون دنیا آزاد باشن.

شیعه نباید این جوری باشه!!!!!

برا سبک شدن،خدا گریه رو آفریده.

گریه ارزشمندی که برات بهجت بیاره!

باید بتونی رنج هاتو مدیریت کنی،باید شب قبل از خواب،شادی هات بیشتر از غم هات باشه!

و صل الله علی محمد و آله الطاهرین


گلابی نوشت:

برگرفته از سخن رانی حجه الاسلام سید محمد انجوی نژاد



  

مرگ بر....

شاید راست می گفت جوانک!

یادمان نبود!

6م اوت 1945،بمباران اتمی هیروشیما را.

و سه روز بعد،

بمباران ناکازاکی!

تعداد کشته ها:140،000 و 75،000

و 5500 کلاهک هسته ای که هنوز به این واقعه دهن کجی می کنند!

فراموش کرده ایم جنگ ویتنام را!

ما بودیم ک 16 مارس 1967،ب ویتنام حمله کردیم.

تعداد کشته ها:347 تا 504 نفر!

جنگ عراق را هم از یاد برده ایم!

20 مارس 2003،

تعداد کشته ها:1،455،590 نفر.

غارت ها و وحشی گری ها هم به کنار...

و باز هم فراموش کردیم!

ما بودیم که ب بهانه مبارزه با تروریسم در 7 اکتبر 2001 ب افغانستان حمله ور شدیم!

کشته ها:172،000

و  این هم هواپیماهای بدون سر نشین ماست،ک در افغانستان و پاکستان و یمن و سومالی و لیبی و عراق و سوریه،قربانی می گیرد!

این ما بودیم ک کشوری را ب خاک و خون کشیدیم،مردمش را آواره کردیم و زمینش را غصب......سال 1948 را می گویم!

و به دنبال آن جنگ شش روزه با مصر و اردن و سوریه.

6 سپتامبر 1982،جنگ با لبنان!

کشته ها:2400 نفر

12 جولای،باز هم جنگ با لبنان!

کشته ها:1200 نفر

و اما غزه

سال 2008،کشته ها:1500 نفر

سال 2009،کشته ها:400 تن از زنان و کودکان!

و باز هم غزه،

و باز هم غزه،

و باز هم غ ز ه.....

و بحرین و سوریه و هزاران "و" دیگر.......

و ما که چشمانمان را بر حقایق بسته ایم!

و ما ک جنگ طلبیم و آنها ک صلح طلب!

و می دانم ک خوب می دانی،

وقتی می گوییم "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر انگلیس"،

هدف این "تفکر" و این رژیم غاصب و استکباریست.

پس محکم تر از پیش می گوییم مرگ بر آمریکا،مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل

تا در این خفقان وسکوت و ترس مثلا از ابر قدرتها،مشت محکمی کوبیده باشیم بر دهان استکبار.


  

اولش توی یه شبه مسابقه،اسمشو شنیدم.

بعد این 2تا کلیپ رو دیدم!

مشتاق شدم حتما بخونمش!ب دوستم گفتم خواستی بگیری،برا منم بگیر.

چن روزی بعد از تولدم،شد قسمتی از کادوی تولدم از دوست گرام!

از وقتی شروع کردم به خوندن،هرکی دستم میدید،چن خطشو که می خوند،کتابو می برد!!!!!!!

خلاصه 4-5 نفری خوندنش،تا نوبت به خودم رسید!

و بالاخره تموم شد!

توصیه گلابی به شما:حتما بخونید!نخونید،پشیمون می شید!

از گلابی،گفتن بودااااا!

من مدیر جلسه ام

کتاب در مورد خاطره دیدار اعضای ستاد چهار کاندیدای ریاست جمهوری(دوره دهم) با مقام معظم رهبری و 

خاطرات فعالان فرهنگی در مورد فتنه 88 هس.

یه تیکه هایی از کتاب:

 

نوبت به آقای دانش جعفری رسید. ایشون گفت:

"یه سری از آراء افراد لشگری؛ سپاه و ارتش و... سازماندهی شده بود. جمع‌بندی ما این بود که یه جریانی پشت این هست."
 
آقا به حالت شوخی گفت: "اون کاندیدا ظاهراً خودش نظامی نبوده؟!" 
.................
دانش جعفری شروع کرد به گفتن اینکه اون سفری که شما رفتید کردستان و صحبت کردین،

همه احساسشون بر این بود که شما دارید از یه کاندید خاص حمایت می‌کنید
و این سلامت انتخابات رو زیر سؤال برد.(!!!!!!!!!)

یعنی صحبت‌های آقا هم نوعی تقلب محسوب می‌شه!
 
همه مونده بودن که دانش جعفری چی داره می‌گه!
 
انتظار می‌رفت این حرف رو نماینده‌های موسوی و کروبی بزنن، نه نماینده‌ی محسن رضایی!!!!!
 
خیلی بد صحبت کرد و آقا واقعاً ناراحت شد.

ادامش:برید کتابو بخونید!

 



  

hijab

می خواست چادر بپوشه،نذاشتم!

تعجب کرد!

گفت تو ک خودت طرفدار حجاب و چادری،چرا میگی من نپوشم؟

گفتم برا چی می خوای بپوشی؟

گفت همین جوری.مامانمم دوس داره!

گفتم هروقت ب ی دلیل محکم برا حجابت رسیدی،اون موقع چادر بپوش.

چادری که همین جوری پوشیده بشه،همین جوریم در میاد!

اولین بادی ک بیاد،اولین تیکه ای ک بهت بندازن،اولین نگاه تمسخر آمیز،چادرتو برا همیشه می بره.

باید بتونی از چادرت دفاع کنی.اون موقع،مث ی کوه پشتش وا میسی و همه ی تیکه ها و تمسخر ها و....،تو رو برا حفظ حجابت مصمم تر می کنه.

آخر نوشت:مخاطب این خشکل خانوم نیستا!!


  

و باز هم اسفند.....

و باز هم دلتنگی........

آقای خوبی ها،

مگر یادم می رود نگاه های آخرم را.....؟

imam reza

imam reza

imam reza

و من دلتنگ تر از همیشه،محتاج نگاهت...

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ