سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
مدیر وبلاگ
 

آمار واطلاعات
بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 44
کل بازدید : 160696
کل یادداشتها ها : 86
خبر مایه

موسیقی


 

اینجا طلسم گنج خدایی،شکسته باش

پابوس لحظه های رضایی،شکسته باش

 

در کوهسار گنبد و گلدسته های او

حالی بپیچ و مثل گدایی شکسته باش

 

وقتی به گریه می گذری در رواق ها

سهم تمام آینه های شکسته باش

 

هر پاره ات در آینه ای سیر می کند

یعنی:"اگر مسافر مایی،شکسته باش"

 

 

در انحنای روشن ایوان کنایتی ست

یعنی:"اگر چه غرق طلایی،شکسته باش!"

 

آنجا شکستی و طلبیدند و آمدی

اینجا که در مقام فنایی،شکسته باش...


 

 

 

آقای مهربونم!دلم برا حرمت پرررررررر می زنه......

دلم هواتو کرده...

هوای صحن انقلاب

هوای صحن آزادی

هوای بهشت ثامن

هوای زل دزن به گنبد

هوای نیمه شبای حرم

هوای دارالهدایه

هوای............

سال تحویل جلوی فلکه آب.....






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ